سعيد معيدفر*/ ممکن است مردم خيلي از نامزدهاي انتخاباتي را نشناسند و درک واقعبينانهاي از آنان نداشته باشند يا فرصت نکنند مواضع و ديدگاههاي آنان را در موقعيتهاي مهم و حياتي کشور رصد کنند، از اين رو در امر انتخاب به افرادي که تجربه و شناخت بهتري در سطح افکار عمومي دارند، اعتماد ميکنند و از آنان کمک ميگيرند.
در رويدادهاي مهمي همچون انتخابات، هر گروهي به نخبگان و معتمدان خود مراجعه ميکند و براساس نظر آنان دست به انتخاب ميزند و اين گونه نيست که ما فکر کنيم در انتخابات همه يک رأي دارند بلکه نخبگان و شخصيتها و گروههاي مرجع به دليل دامنه نفوذ و تاثيرگذاري بيشتر، از بيش از يک رأي برخوردارند. نخبگان جامعه ميتوانند صلاح و فساد جامعه و مسايل و چشمانداز جامعه را به درستي تشخيص دهند و راه را از چاه بشناسند. آنان با ارايه معيارها، مردم را براي يک انتخاب شايسته هدايت ميکنند. در جامعه گروههاي مرجعي هستند که بدون هيچ تخصص يا تجربهاي در مسايل سياسي، نقش هدايتگري مردم را بر عهده ميگيرند يا اينکه براي دراختيار گرفتن يک جايگاه سياسي داوطلب ميشوند و با اقبالي که مردم به آنان نشان ميدهند، انتخاب ميشوند که همين انتخابهاي نابجا، هزينههاي گزافي را بر جامعه وارد ميکند.اين مساله دامنگير جوامع بدون حزب و سازوکار حزبي است و جامعه ما نيز از اين امر جدا نيست. با اينکه سالها است که اين کاستي بزرگ را در انتخابات شناختهايم اما درصدد حل آن نبودهايم و هر بار ميبينيم افراد ناشناخته و کساني که شايستگي و تخصص لازم را ندارند در خلا افراد معتمد يا نخبگان جامعه وارد اين عرصه ميشوند، به مجلس راه پيدا ميکنند يا در مسند امور مينشينند.
* جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران