اردشیر پشنگ*/ سیاست خارجی را دنباله سیاست داخلی می نامند، بدین معنی که تغییر و تحولات سیاسی و… در داخل یک واحد سیاسی بر جهت گیری ها و رفتار سیاست خارجی آن کشور می تواند تاثیر گذار باشد.
از بُعدی دیگر هرمیزان قدرت و وزن یک کشور در ابعاد چهارگانه سخت قدرت و نیز قدرت نرم آن بیشتر باشد، به همان میزان می تواند یک بازیگر اثرگذار بر محیط پیرامون و گاه جامعه و نظام بین الملل باشد، به همین دلیل است که میزان حساسیت نسبت به انتخابات در کشوری مانند آمریکا با گستره ای جهانی روبرو می شود و یا حساسیت نسبت به پیروزی لوپن رادیکال راست یا ماکرون میانه رو با پهنه ای در سطح اروپا همراه می شود. چنین قاعده ای در خاورمیانه نیز برقرار است.
تاریخ معاصر خاورمیانه نشان داده است که تحولات روی داده در سیاست داخلی کشورهایی نظیر ایران، مصر، ترکیه، عربستان و عراق در پاره ای موارد ابعاد فرامرزی به خود گرفته و کل منطقه و یا دست کم کشورهای همسایه را متاثر از خود کرده است، پیروزی جمال عبدالناصر در مصر، کودتای حزب بعث در عراق، سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، قدرت گیری اردوغان در ترکیه، مرگ شاهان در ریاض و … از جمله این موارد است.
در جمهوری اسلامی ایران نیز هرچند از یکسو سیاست های کلی داخلی و خارجی توسط رهبری تدوین و تعیین می شود اما تجربه متفاوت دولت های هاشمی رفسنجانی، اصلاحات، احمدی نژاد و روحانی نشان داده است، که بازده گسترده ای از سیاست خارجی ایران تحت تاثیر چگونگی دید و بینش روسای جمهور و جریان ها و هسته های قدرت و حلقه اطراف او قرار دارند.
در عصر منطقه گرایی که از اواخر قرن بیستم آغاز گشته و در شرایط فعلی که خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری غرق بحران های شدید و عمیقی در بخش های مختلف آن شده است و سوریه، عراق، یمن و … به محل تنازع و جنگ های نیابتی قدرت های منطقه ای و ظهور گروههای رادیکالیست خشونت گرایی چون القاعده، داعش و … تبدیل شده است، نوع سمت گیری رهبران کشورهای قدرتمند آن از فاکتورهای بسیار موثر در افزایش یا کاهش تنش در این منطقه است. درگیری و حضور خواسته و بعضاً ناخواسته ایران ،به عنوان یکی از اصلی ترین قدرت های منطقه ای، در اکثریت مسائل و بحران های جاری در خاورمیانه باعث شده است، تا تحولات سیاست داخلی ایران از دید خاورمیانه ای حائز اهمیت بسیاری گردد.
در نتیجه چشم خاورمیانه و اعم از مردمان و رهبران آن، روز جمعه به صندوق های رای ایران است تا ببیند پیروز این ماراتن نفس گیر چه کسی خواهد بود؟ آیا حسن روحانی که دیدی میانه روانه به منطقه و جهان دارد و از ایده تنش زدایی ،که پیش از این بطور نسبی در خاورمیانه موفق عمل کرده بود، حمایت می کند دوباره سکان دولت در ایران را در دست خواهد گرفت؟ یا سیدابراهیم رئیسی که مواضعی نه چندان روشن در قبال پرونده های موجود در سیاست خارجی مطرح کرده است، در پاستور مستقر می شود، کاندیدایی که با توجه به حلقه یارانی که در اطرافش ایستاده اند، به نظر می رسد سیاستی آرمانگرایانه ،اگرچه نه به شدت احمدی نژاد، اما در همان راستا را در پیش خواهد گرفت!
* پژوهشگر مسائل خاورمیانه